هنوزم انتظار و انتظار است

هنوزم دل به سینه بی قرار است

هنوزم خواب می بینم به شب ها همان مردی که بر اسبی سوار است

همان مردی که جمعه آید روزی …

و این پایان خوب انتظار است

کاش می شد در میان لحظه ها …..

لحظه ی دیدار را نزدیک کرد

کاش می شد …. واژه ها را شست و انتظار را تفسیر کرد

ولی افسوس …..افسوس … افسوس…. از این همه منیتی که در وجود ما نهفته….

و این منیت ما شده دجال وجودی ما..embarassed

موضوعات: تا خدا.., به سوی نور..
[سه شنبه 1401-08-24] [ 11:55:00 ق.ظ ]